ولایت حاکم بر کودک (حقوق)حاکم اسلامی، در زمان غیبت امام معصوم (علیهالسّلام) بر حفظ و نگهداری اموال، تربیت و حضانت و دیگر امور ضروری کودکان بیسرپرست که برای آنها ولیّ شرعی وجود ندارد، ولایت دارد. در حقوق مدنی بهطور خاص از ولایت حاکم بحث نشده بلکه به صورت عمده در ولایت و اختیارات دادگاه و دادستان بحث شده است. ۱ - مبنای ولایت حاکمبیتردید حاکم اسلامی (فقیه دارای شرایط) در زمان غیبت امام معصوم (علیهالسّلام) بر حفظ و نگهداری اموال، تربیت و حضانت و دیگر امور ضروری ایتام و کودکان بیسرپرست که برای آنها ولیّ شرعی وجود ندارد، ولایت دارد. اصل این حکم در فقه امامیه، مسلّم و مورد توافق است. این مساله واضح و روشن است و مانند مسلّمات فقه نیاز به دلیل ندارد». [۱]
نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۹۷.
۲ - ولایت حاکم در حقوق مدنیدر حقوق مدنی بهطور خاص از ولایت حاکم بحث نشده بلکه به صورت عمده در ولایت و اختیارات دادگاه و دادستان بحث شده است. اگر در کتابهایی که در توضیح مباحث حقوق مدنی، تدوین گردیده به ولایت حاکم اشاره شده در حقیقت طرح نظریه فقهی و بیان دیدگاههای فقهی است. به عنوان مثال، در بحث تعیین ولیّ و افرادی که دارای ولایت میباشند، یکی از صاحبنظران در مباحث حقوقی مینویسد: «در فقه امامیّه، ولایت بر طفل به اشتراک با پدر و جدّ پدری است ... و در صورت نبودن پدر و جدّ یا یکی از اجداد پدری، وصیّ منصوب از طرف آنان، ولیّ طفل است و هرگاه ولیّ خاص موجود نباشد، ولایت با حاکم است». [۲]
ناصر کاتوزیان، حقوق مدنی خانواده ۲، ص۲۰۷.
عبارت برخی دیگر نیز شبیه آنچه ذکر شد، میباشد. [۳]
سید حسین صفایی، حقوق مدنی و حقوق تطبیقی، ص۲۶۵.
۳ - پانویس
۴ - منبعانصاری، قدرتالله، احکام و حقوق کودکان در اسلام، ج۱، ص۱۳۳-۱۴۰، برگرفته از بخش «گفتار سوّم:ولایت حاکم، قضات، و عدول مؤمنین بر کودکان فاقد سرپرست»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۷/۷. |